آنزمان که آفتاب روز،
آرامش شب را در هم میشکند،
و در مه صبحگاهی بال بگشا،
و روزی نو را به هماوردی فراخوان،
آگاهی تازه ای از بودن!
دست جهان را در دستهایت بفشار،
و گل لبخند بر لب بنشان،
چه باشکوه است زنده بودن...
جونیوان